کانت و مابعد الطبیعه زمان

Authors

مجید مرادی

abstract

در این نوشتار، می کوشیم دو دعویِ اصلیِ کتاب مابعدالطبیعهٔ زمان، در تفسیرش از نقد عقل محض، به بحث گذارده شود؛ 1. کتاب بر این رأی است که از آن جا که وجود و پدیدار، با واسطه گریِ ذاتیِ زمان، متساوق با هم اند، بنابراین، زمان به مثابه وجود، موضوعِ مابعدالطبیعه است. نشان داده خواهد شد که چگونه کتاب، به واسطهٔ برداشتش از تمایز میان شی ء فی نفسه و پدیدار و نیز به واسطهٔ درنیافتنِ مسئلهٔ اصلیِ هستی شناسیِ (استعلاییِ) دکارتی، نه تنها این رأی را پی جویی نمی کند، بلکه، پیشاپیش و هرگز، آن را طرح نمی کند؛ 2. دعویِ دیگر کتاب آن است که زمان مقوِّمِ نهایی و بی واسطهٔ هر گونه ضرورت و کلیت است؛ در گام اول، مسیری نشان داده خواهد شد که نابودگی و غیاب آن، مستقیماً، موجب آن می شود که کتاب مابعدالطبیعهٔ زمان، جایگاهِ تعیین کنندهٔ حسیات استعلایی و مشخصاً زمان را، چنین عارضی عرضه کند، و در واقع، به جایگاهِ تبیینِ امکانِ ضرورت و کلیت فرو کاهد؛ در گام دوم، سخن از این به میان خواهد آمد که کتاب حتی در گزارش سازگارانهٔ نسبتِ زمان و ضرورت نیز درمی ماند.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

مسئله ما بعد الطبیعه در فلسفه کانت و هایدگر

مسئله مابعدالطبیعه به عنوان اساسی‌ترین پرسش در اندیشه کانت و هایدگر، کل نظام فلسفی آنها را تحت تأثیر قرار داد. از این رو، مسئله عمده کانت، چالش‌های اساسی عقل‌گرایی و تجربه‌گرایی با مابعدالطبیعه زمان او بود که باعث بطلان و شکست مابعدالطبیعه گردید. لذا تلاش عمده او نجات مابعدالطبیعه از جزمیاتی بود که گریبان‌گیر آن شده بود. هایدگر نیز مثل کانت، توجه اصلی خود را به مابعدالطبیعه معطوف کرده و مابعدال...

full text

مسئله ما بعد الطبیعه در فلسفه کانت و هایدگر

مسئله مابعدالطبیعه به عنوان اساسی ترین پرسش در اندیشه کانت و هایدگر، کل نظام فلسفی آنها را تحت تأثیر قرار داد. از این رو، مسئله عمده کانت، چالش های اساسی عقل گرایی و تجربه گرایی با مابعدالطبیعه زمان او بود که باعث بطلان و شکست مابعدالطبیعه گردید. لذا تلاش عمده او نجات مابعدالطبیعه از جزمیاتی بود که گریبان گیر آن شده بود. هایدگر نیز مثل کانت، توجه اصلی خود را به مابعدالطبیعه معطوف کرده و مابعدال...

full text

علم جدید و مبانی نظری مابعد الطبیعه در فیزیک اسحاق نیوتن

در عـصر جدید مفهوم علم در جهان غرب تحوّلی عظیم یافته است و با تحقیقات و تجربیّات دانـشمندان عـالی قدری چـون کپرنیک و گالیله و فلاسفه ای چون فرانسیس بیکن و رنه دکارت (که در واقع اصول تفکّر جدید را بنیان نهاده اند) روح حـاکم بر آن و بینش و روشی که به نحوی از انحاء مناسبتی با آن دارد به طور صریح بیان شـده است. با این حال تـحوّل تـاریخی فلسفه در عصر جدید در دنیای غرب الزاما در جهت اسارت کامل تفکّر فلسفی...

full text

کانت، آغازگر مابعدالطبیعه زمان

تصور غالب بر این است که کانت بحث زمان را فقط در حسیات استعلائی و در تحلیل استعلائی در بحث شاکله مطرح کرده است، ولی این تصور چندان درست نیست، حقیقت این است که سراسر فلسفه نقادی کانت به خصوص نقد عقل محض، بحث زمان است. در واقع کانت در نقد عقل محض نوعی خاص از مابعدالطبیعه را بنیان می‌گذارد که می‌توان آن را مابعدالطبیعه زمان نامید و بدین‌گونه او موضوع مابعدالطبیعه را از وجود به زمان تغییر می‌دهد. در...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
فصلنامه نقد کتاب فلسفه،کلام و عرفان

جلد ۱، شماره فصلنامه نقد کتاب کلام ،فلسفه ،عرفان، صفحات ۱۴۵-۱۶۲

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023